به وقت هزارمین روز
حوریه بنیادی، پژوهشگر افغانستانی در یادداشتی برای جامع نوشت:
هزار روز از ممنوعیت تحصیل دختران بالاتر از صنف ششم در افغانستان گذشت. این امر در ابتدا یک تصمیم سیاسی قلمداد میشد به صورتی که گمان میرفت هدف طالبان از این ممنوعیت، احتمالا فشار بر جوامع بینالمللی و نوعی گروکشی برای پذیرش درخواستهایشان است اما به مرور رنگ ایدئولوژیک این فرمان پررنگتر شد تا جایی که سخنگوی وزارت معارف افغانستان در ایام عید قربان، فایلی را در شبکه ایکس نشر کرد که در آن یکی از علمای دیوبندی( یکی از فرقههای اسلام در افغانستان) حتی از ممنوعیت آموزش دختران در خانه، سخن میگفت. امری که قبلتر گمان میشد با تغییرات در ساعات عبور و مرور، مضامین درسی یا اساتید و استخدام معلمان همجنس، قابل رفع شدن است؛ حالا با قرائتی انحرافی از اسلام پیوند خورده است که آموزش حتی در خانه را محدود و ممنوع معرفی میکند. این سختگیری حتی در مورد رشتههای خاص مثل پزشکی و پرستاری هم به چشم میآید و حتی در آزمونهای ورودی این رشته ها نیز دختران دچار محدودیت بودند.
از طرف دیگر، مجوزدهی و رشد بیرویه مدارس دینی دخترانه، این زمزمه را ایجاد کرده است که دختران به تدریج به صورت کلی از سیستم آموزش رسمی حذف شوند و در سیستم آموزش دینی که نصاب درسی، استاد، سیستم ارزیابی و نظارت آن متفاوت و در نتیجه خروجی آن متفاوت است، محدود میشود. چشم انداز تحصیل دختران در افغانستان، با وجود سنتهای قبیلهای قوم حاکم و قرائت خاص و افراطی از اسلام؛ نمیتواند خوشبینانه باشد. تحصیلِ محدود در مدارس دینی و به تبع آن حذف تدریجی دختران و زنان از تمامی ساحات اجتماعی است.